غیان . [ غ َی ْ یا ] (اِخ ) ابن قیس بن جهینةبن زید. بطنی از جهینه . گروهی از بنی غیان پیش رسول خدا (ص ) آمدند. رسول فرمود: شما کیستید؟ گفتند: بنی غیان . وی ایشان را بنی رشدان نامید. (از اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 185). || بنی غیان یا بنوغیان ، قبیله ای از عرب . رجوع به سطرهای بالا، منتهی الارب و اقرب الموارد شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.