غیاث دین . [ ث ِ ] (اِخ ) (سلطان ...) همان غیاث الدین است که در شعر زیر از حافظ آمده است :
حافظ ز شوق مجلس سلطان غیاث دین
غافل مشو که کار تو ازناله میرود.
این غیاث الدین بقول محمد قاسم فرشته غیاث الدین محمودشاه بهمنی ، و بقول شبلی نعمانی سلطان غیاث الدین بن سلطان اسکندر بنگالی است ، و قول اخیر صحیح مینماید. رجوع به تاریخ ادبیات ایران تألیف ادوارد براون (از سعدی تا جامی ) ترجمه ٔ علی اصغر حکمت چ 1 صص 311 - 312 و حافظ شیرین سخن تألیف محمد معین صص 263 - 264 و غیاث الدین بن اسکندر شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.