غهب . [ غ َ هََ ] (ع مص ) غافل شدن . (تاج المصادر بیهقی ). بیخبر شدن و فراموش کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). غفلت از چیزی و فراموش کردن آن را. (از اقرب الموارد). || بی آگاهی .(منتهی الارب ) (آنندراج ). غفلت بی تعمد. (منتهی الارب )(از اقرب الموارد). و منه الحدیث : سئل عطاء عن رجل اصاب صیداً غهباً، قال : علیه الجزاء؛ ای غفلة من غیرتعمد. (منتهی الارب ). اصاب صیداً غهباً؛ یعنی بشکاری رسید از روی غفلت و بدون تعمد. (از اقرب الموارد)
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.