غناء. [ غ َن ْ نا ] (ع ص ) مؤنث اَغَن ّ. زنی که غُنّه داشته باشد. (از اقرب الموارد). رجوع به اَغَن ّ و غُنّة شود. || دهی بسیار مردم . (مهذب الاسماء). ده بسیار مردم و بسیار بنا. (منتهی الارب ). دهی که مردم و ساختمان آن بسیار باشد. (از اقرب الموارد). || مرغزار بسیاردرخت و بسیارگیاه یا مرغزار که از انبوهی درخت وکثرت علف آواز باد به آواز غنه ماند در آن . (منتهی الارب ). باغ بسیاردرخت . (از آنندراج ) (غیاث اللغات ). باغی که گیاه بسیار دارد، و این نام بدان سبب گویند که صدای مگس یا وزش باد در خلال آن شبیه غنه باشد. (از اقرب الموارد). مرغزاری خوش و خرم . (مهذب الاسماء).صاحب بهار عجم گوید: در دیباچه ٔ گلستان حدیقه ٔ علیاو روضه ٔ رعنا (در بعضی از نسخ ) آمده است ، ولی در علیا و رعنا تصحیف روی داده ، نخستین حدیقه ٔ غلبا است که بمعنی باغی است که درختان آن با هم ملتف و پیوسته باشند، و جمع آن غُلب است ، چنانکه در قرآن کریم آمده : حدائق غلباً، و دوم روضه ٔ غنا است . (از بهار عجم ) : تا بر این روضه ٔ غنا و حدیقه ٔ غلبا چون بهشت هشت باب اتفاق افتاد. (گلستان سعدی چ فروغی ص 2).تکثر بها (بقنوج ) الحدائق الغناء. (بشاری مقدسی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.