غمیس . [ غ َ ] (ع ص ، اِ) گیاه که در زیر گیاه خشک برآمده باشد. || شب تاریک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || چیز عزیزالوجود که مردمان تا حال آن را ندیده و عدیل و مثل آن را نشناخته باشند. منه : قصیدة غمیس . (منتهی الارب ) (آنندراج ). چیزی که برای مردم آشکار نشده باشد و هنوز آن را نشناخته باشند. الشی ٔ الذی لم یظهر للناس و لم یعرف بعد. و منه : قصیدة غمیس ؛ ای لم تعرف بعد. (اقرب الموارد). || بیشه و درختان انبوه و درهم پیچیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بیشه ، و بقولی اختصاص به نی زار دارد. (از اقرب الموارد). || هرچیز درهم و انبوه که در آن فرورفتن و پوشیده شدن توانند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). هر چیز پیچیده و انبوه که میتوان در آن فرورفت و مخفی شد. || تاریکی . ظلمت . (از اقرب الموارد). || آب راهه ٔ خرد میان تره زار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). گذرگاه کوچک آب در میان سبزه و گیاه . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.