غلوة. [ غ َل ْ وَ ] (ع مص ) یکبار دور انداختن تیر را به نهایت قدرت یا به نهایت بلند کردن دست را در انداختن تیر. (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). اسم مرت از غَلْوْ. (اقرب الموارد). || (اِ)یک تیر پرتاب مسافت . ج ، غَلَوات ، غِلاء. (منتهی الارب ). منه المثل : جری المذکیات غلاء. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). غایت ، و آن انداختن تیر است به دورترین جایی که میتوان انداخت ، و مقدارش 200 تا 400 ذراع است . (از اقرب الموارد). تیر پرتاب ، و آن بیست و پنج یک فرسخ تام است . || نشانه . (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.