غفارة. [ غ ِ رَ ] (ع اِ) زره خود که زیر قلنسوه پوشند. یا زره پاره که مرد باسلاح وقت جنگ بر روی افکند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، غفارات ، غَفائِر. (اقرب الموارد). || سراغوج که زیر مقنعه افکنند تا مقنعه ریم و چرک و روغن نگیرد.(منتهی الارب ) (آنندراج ). آن رگوی که در زیر دامک اندازند. (مهذب الاسماء). خرقه ای است جزء مقنعه که با آن زن چارقد خود را از روغن نگاه دارد. (از اقرب الموارد). || هر پوشاکی که آن را بپوشند. (از معجم البلدان ). || پارچه ای که بدان گوشه ٔ کمان پیچند تا زه بر آن جاری گردد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). الرقعة التی علی حز القوس یجری علیه الوتر؛ پوست پاره ای که در سوراخ گوشه ٔ کمان کنند و سر زه در آن اندازند. رقعه ٔ کمان . (مهذب الاسماء). || ابر پاره بر ابر پاره ٔ دیگر برنشسته . (منتهی الارب )(آنندراج ). السحابة فوق السحابة. (اقرب الموارد). ابر توبرتو. (مهذب الاسماء). || سر کوه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رأس الجبل . (اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.