غطیف . [ غ ُ طَ ] (اِخ ) (ابو...) هذلی . تابعی است و او را غضیف و عطیف به عین مهمله و طاء نیز گفته اند. وی از عبداﷲبن عمربن خطاب روایت دارد، و عبدالرحمن بن زیادبن انعم افریقی از او روایت دارد. ابن ابی حاتم گوید: از ابوزرعه اسم او را (ابوغطیف ) را پرسیدند، پاسخ داد که نمیدانم . (از تاج العروس ). رجوع به ابوغطیف هذلی شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.