غضفة. [ غ َ ض َ ف َ ] (ع اِ) مرغ سنگخوار. ج ، غُضف . (منتهی الارب ). در اقرب الموارد آمده : الغضفة طائر، و قیل القطاة. و جمع آن ذکر نشده است . جوهری در صحاح گوید: الغضف ، القطا الجون . و مفرد آن را ذکر نکرده است . || مرغی است . || پشته . (منتهی الارب ). اکمة. (اقرب الموارد) (تاج العروس ). || یکی غَضَف ، که درختی شبیه درخت خرما است . (از اقرب الموارد) (المنجد). رجوع به غَضَف شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.