غضار. [ غ َ ] (ع اِ) گل پاکیزه ٔ خوشبوی برچسفان سبز. (منتهی الارب ). گل خازه .(مهذب الاسماء). گل چسبنده و سبز و آزاد. (از اقرب الموارد) : و لهم (لأهل الصین ) الغضار الجید، و یعمل منه اقداح فی رقة القواریر یری ضوء الماء فیه . (مقصود چینی است ). (اخبار الصین و الهند ص 16). || خنور سفالین . کاسه ای که از گل مذکور سازند. (از اقرب الموارد). || سفال پاره ای که جهت دفع چشم زخم با خود دارند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سفال سبز. (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.