غضائری . [ غ َ ءِ ] (اِخ ) نصربن حسین بن ابراهیم بن نوح مقری غضائری . سمعانی گوید: او از مشاهیر خراسان بود و فضل و نبوغ داشت ، و خوش تلاوت و خوش نعمت و بسیارعبادت بود. در وضع الحان دست داشت و بیشتر قراء خراسان شاگردان او بودند. وی از ابومحمد حسن بن احمد سمرقندی و فاطمه دختر استاد ابوعلی دقاق و ابوتراب عبدالباقی بن یوسف مراغی و سیدابوالفضل ظفربن داعی بن مهدی علوی سماع حدیث کرد، و من از وی در مهینه حدیث شنیدم و او را در بغداد و نیشابور دیدم . (از انساب سمعانی ورق 409 ب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.