غشش . [ غ َ ش َش ْ ] (ع اِ) تیره ٔ آمیخته . (منتهی الارب ) (آنندراج ): الکدر المشوب . و انباری در معنی غشش «المشرب الکدر» آورده است : «و منهل تروی به غیر غشش ». (تاج العروس ). در اقرب الموارد و المنجد نیز به معنی المشرب الکدر (آبشخور آلوده و تیره ) آمده است .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.