غسانی . [ غ َس ْ سا ] (اِخ ) ابراهیم بن طلحة بن ابراهیم بن محمدبن غسان بصری حافظ غسانی . اومنسوب به جد اعلای خود از اهل بصره است ، و حافظ و بسیارحدیث بود. از ابویعقوب اسحاق بجیرمی و ابوالعباس احمدبن عبدالرحمن خارکی و ابوالقاسم عبیداﷲبن محمدبن بابویه و جز آنان حدیث سماع کرد، و ابومحمد عبدالعزیزبن محمد نخشبی و ابوالفضل جعفربن یحیی حکاک و ابواسحاق ابراهیم بن احمدبن عبداﷲ خزاعی و گروهی دیگر از وی سماع حدیث کردند. (از انساب سمعانی ورق 408 ب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.