غسانیة. [ غ َس ْ سا نی ی َ ] (اِخ ) زنی ادیبه از ادبای مشهور اندلس بود و چون از مملکت بجانه بود به غسانیه بجانیه معروف است . از اشعار اوست :
عهدتم و العیش فی ظل وصلهم
انیق و روض الوصل اخضر فینان
لیالی سعد لایخاف علی الهوی
عتاب و لایخشی علی الوصل هجران .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.