غری . [ غ َ را ] (ع مص ) آزمند گردیدن . (منتهی الارب ). در تاج العروس و اقرب الموارد غرا (به الف ) آمده و ظاهراً صاحب منتهی الارب به اشتباه رفته است . حریص شدن . مولع شدن . (مصادر زوزنی ). حریص شدن به چیزی بی آنکه وادارکننده ای باشد.(اقرب الموارد). غِراء. (منتهی الارب ) (تاج العروس ).غَراء . (تاج العروس ) (اقرب الموارد). || سرد شدن آب چشمه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). در تاج العروس و اقرب الموارد «غرا» به الف آمده است .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.