غریف . [ غ ِرْ ی َ] (اِخ ) کوهی است مر بنی نمیر را. (منتهی الارب ). نام کوهی است متعلق به بنی نمیر. خطفی جد جریربن عطیةبن الخطفی شاعر که نام وی حذیفه بود، گوید :
کلفنی قلبی ما قد کلَّفا
هواز نیات حللن غِرْیَفا
اقمن شهراً بعد ما تصیَّفا
حتی اذا ما طرد الهیف السَّفا
قَرَّبن بزلاً و دلیلاً مخشفا
اذا حَبَا الرمل له تَعَسَّفا
یرفعن باللیل اذا ما اسجفا
اعناق جنان و هاماً رُجَّفا.
و عنقا بعد الکلال خیطفا.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.