غریر. [ غ ُ رَی ْ ] (ع اِ) جانوری است بین سگ و گربه ، پاهایش کوتاه و به رنگ خاکستری . در امثال عرب گفته اند: «اسمن من غریر» جانوری است از نوع راسو (ابن عرس ) فک و دندان آن بزرگتر از نمس . (قسمی راسو) است و به همین جهت برای گیاهخواری آماده می باشد. پاهای وی قوی و کوتاه است و چنگالهای درازی برای کندن دارد.موی وی زبر و دراز سنجابی و دارای خالهای سیاه در پشت ، لیکن خالهای شکم و پاهای آن سیاه است . صورت وی سفید با خط سیاه عریض در هر جهت است . طول غریر اهلی به سه پا میرسد و بی آزار میباشد. هنگام شب بیرون آید و به دنبال طعمه رود، و روز را در سوراخهای عمیق میگذراند. غالباً از حشرات و ریشه های گیاهان و گاهی با تخم مرغان و موشها و خرگوشهای کوچک تغذیه می کند. (ازالموسوعة العربیة). غرغور. (المنجد) (الموسوعة العربیة). یغر. (المنجد). غریرا. زبزب . (الموسوعة العربیة). || (اِ مصغر) شتر نر، و آن ترخیم تصغیری از اَغَرّ است چنانکه در احمد، حُمَید گویند و ابل غریریه منسوب بدان است . ذوالرمة گوید :
حراجیج مما ذمرت فی نتاجها
بناحیة الشجر الغریر و شدقم .
یعنی آن شتران از نسل این دو فحل بودند و غریر و شدقم را اسم دو قبیله آورده است . (از تاج العروس ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.