غرور. [ غ َ ] (اِخ ) ابن نعمان بن لخمی . پدر وی پادشاه حیره بود. غرور اسلام آورد و پس از آن مرتد شد و مجدداً اسلام آورد. گویند اسم وی منذر، و لقبش غرور است . و بعضی گویند غرور اسم اوست . وی پس از اسلام آوردن میگفت : «لست الغرور و لکنی المغرور». سیف گوید: «حطیم » در میان بنی قیس بن ثعلبة خروج کرد و مرتدان را گرد آورد و به سوی غروربن سویدبن منذر پسر برادر نعمان فرستاد و به وی گفت : اگر غلبه یافتم ترا حاکم بحرین می کنم تا آنکه مانند نعمان باشی که در حیره بود. (از الاصابة جزء 5 ص 197).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.