غدوة. [ غ ُدْ وَ ] (ع اِ) پگاه . میان طلوع فجر و طلوع شمس . (منتهی الارب ) (آنندراج ). یقال : اتیته غُدْوَةَ بلاتنوین لانها معرفة مثل سحر الاّ انّها من الظروف المتمکنة، تقول سر علی فرسک غُدْوَةَ و غُدْوَةً و غُدْوَةٌ و غدوةُ، فمانُوِّن َ فهو نکرة و ما لم یُنَوَّن فهو معرفة. (منتهی الارب ). بامداد. (دهار) (نصاب الصبیان ). غداة. بکرة. غدیة. (اقرب الموارد). میان نماز صبح و طلوع آفتاب . ج ، غُدی ، غُدُوّ. (اقرب الموارد). || (مص ) آمدن کسی را بامداد. (منتهی الارب ): غدا علیه غدواً ایضاً و غدوة؛ بکر. (اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.