غاک کرمه . [ ک ِ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) در چهارمقاله چ قزوینی این عبارت آمده است : «اما هیچ ناقص تر از خراطین نیست و او کرمی است سرخ که اندر گل جوی بود و او را گل خواره خوانند و به ماورأالنهر غاک کرمه خوانند...». در اصل نسخ مأخذ مرحوم قزوینی این ترکیب به صور ذیل آمده است : نسخه ٔ ا: زعاک کرمه ؛ نسخه ٔ ب : رعاک کرمه ؛ نسخه ٔ ط: زعاک کربه و مرحوم قزوینی آن را «غاک کرمه » تصحیح کرده و در تعلیقات چهارمقاله نوشته اند: «غاک کرمه ، غاک گویا لغتی باشد در خاک ، و ابدال خاء به غین و عکس آن در زبان فارسی متداول است چون : مرغ و چرخ ، و ستیغ و ستیخ و نحوها. بنابراین غاک کرمه یعنی کرم خاک ». مرحوم بهار نیز در سبک شناسی ج 2 ص 305 همین مطلب را آورده و افزوده اند: «در خراسان آن را «کخ لوجویی » یعنی کرم لب جویی خوانند». با دقت در اصل ضبط نسخه های خطی ترکیب مذکور صحیح نمی نماید، بلکه ظاهراً اصل «زغار کرمه » است . در لغت فرس چ اقبال ص 151 آمده : «زغار، زمین نمناک و زنگ برآورده بود» و رجوع به برهان قاطع شود. و هم در برهان قاطع آمده : «زغار کرم ، کرمی است که خراطین و امعاء الارض گویند، و آن کرم سرخی است که در میان گل نرم متکون میشود با پیه مرغان درد گوش را نافع است ». رجوع به چهارمقاله چ معین چ 2 ص 14 (متن و حاشیه ) و چ دانشگاه ایضاً ص 14 (متن و حاشیه ) و ص 29 و 30 مقدمه ٔ کتاب اخیر و رجوع به زغار کرم و زغار کرمه شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.