غانم . [ ن ِ ](اِخ ) ابن ولید مالقی مخزومی مکنی به ابومحمد. ابن خاقان گفته است : او مردی دانا و هوشیار و فقیه و مدرس و استاد و نیکوخط و امام اهل اندلس است و در ادب مقامی ارجمند و اشعاری بلند دارد و از آن جمله است :
صَیِّرْ فؤادَک للمحبوب منزلة
سم الخیاط مجال للمحبین
و لا تسامح بغیضاً فی معاشرة
فقلما تسع الدنیا بغیضین .
ثلاثة یجهل مقدارها
الامن و الصحة و القوت
فلا تشق بالمال من غیرها
لو أنه درّ و یاقوت .
ورجوع به اعلام زرکلی ج 2 ص 758 شود.