غالب دده . [ ل ِ دَ دَ ] (اِخ ) شیخ محمد اسعد. یکی از شعرای پرشور متأخران عثمانی و مشایخ طریقت مولوی است و در مولویخانه ٔ غلطه پوست نشین و پدرش مصطفی رشید افندی از کتاب معروف بود. وی بسال 1171 هَ . ق . در استانبول تولد یافت و مدتی به منشی گری دیوان همایون پرداخت و ضمناً بطریقت مذکور انتساب یافت و به قونیه عزیمت کرد، و در آنجا و استانبول در مولویخانه ٔ ینی قپوچله ٔ خود را تکمیل نمود و بتدریج بمشیخت آن فرقه رسید و بسال 1213 درگذشت . دیوانی مرتب و آثار دیگر بیادگار گذاشته است . از اوست :
کیم قادر علاج ایله مگه ٔحکم قدر در
تاریخی ایمش غالب زارک اثر عشق .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.