عیطل . [ ع َ طَ ] (ع ص ) درازگردن نیکواندام از زن و اسب وشتر. و یا هر چیز دراز، و گردن دراز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زن درازگردن که آن در زیبایی باشد. و گویند هرچه گردنش دراز باشد. (از اقرب الموارد). || هضبة عیطل ؛ کوه بلند و دراز. || شجر عیطل ؛ درخت راست و مستقیم و معتدل . (از ذیل اقرب الموارد از تاج ). || (اِ) خوشه ٔ طلع خرمابن نر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عَطیل . رجوع به عطیل شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.