عکر. [ ع َ ] (ع مص ) حمله کردن و بازگشتن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).حمله بردن بر کسی . (تاج المصادر بیهقی ). واگردیدن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). عُکور. || میل نمودن به جائی . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || باز گشتن به حرب . (از منتهی الارب ). || باز گردانیدن خر خداوند را بسوی اهل و وطن خود. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.