عودنواز. [ ن َ ] (نف مرکب ) عودنوازنده . کسی که عود مینوازد. نوازنده ٔ عود، که نوعی ساز است . رودنواز :
ز هیچ باغ شنیدی نوای عودنواز
ز هیچ خانه شنیدی سرود رودسرای .
رجوع به عود (در معنی ساز و آلت موسیقی ) شود.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عودنواز. [ ن َ ] (نف مرکب ) عودنوازنده . کسی که عود مینوازد. نوازنده ٔ عود، که نوعی ساز است . رودنواز :
ز هیچ باغ شنیدی نوای عودنواز
ز هیچ خانه شنیدی سرود رودسرای .