عمانی طبیب . [ ع ُ ی ِ طَ ] (اِخ ) وی از اطبا بود. و صاحب کتاب تتمه ٔ صوان الحکمة، بنقل از ابوالخیر (یعنی حسن بن سواربن بابابن بهرام ، مشهور به ابن خماد از اطبا و حکما و مترجمان بزرگ سریانی بعربی در نیمه ٔ دوم قرن چهارم هجری ) مینویسد: وی ماهرترین معاصران خویش در این صنعت بود. سپس سخنانی از او نقل میکند. رجوع به تتمه ٔ صوان الحکمة ص 71 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.