علی کاکی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن حسین کاکی . وی برادر ماکان بن کاکی است و در گرگان میزیست . پس از درگذشت ابوالقاسم جعفربن ناصرکبیر (304-311 هَ . ق .) که حاکم طبرستان و مدعی حسن بن قاسم داعی صغیر، در حکومت بود، برادرزاده ٔ او ابوعلی محمدبن ابوالحسین احمدبن ناصر کبیر (312-315 هَ . ق .) در آمل علم حکومت برافراشت . اما ماکان بن کاکی که از امرای گیلان بود و دخترش در حرمسرای ابوالقاسم جعفربن ناصر کبیر می زیست ، دخترزاده ٔ خود اسماعیل بن ابی القاسم را با وجود خردسالی به پادشاهی برداشت و ابوعلی محمد رادستگیر کرد و نزد برادر خود علی بن حسین کاکی به گرگان فرستاد. علی بن حسین مقدم ابوعلی را گرامی داشت و با وی به احترام رفتار کرد و شبها با او مجالس عیش ونشاط به پا می کرد، و سرانجام شبی ابوعلی پهلوی علی بن حسین را با کارد بدرید و خود حکومت بلاد جرجان را به دست گرفت و آنگاه مازندران را نیز تسخیر کرد. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 414). و نیز رجوع به سادات علوی ، ذیل شرح حال «داعی صغیر» در این لغت نامه شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.