علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن حسین قدامه ٔ موسوی . مکنی به ابوجعفر. وی مربی و ممدوح ادیب صابر ترمذی ، و سیدی جلیل القدر و بزرگوار بود و برای تعظیم ، او را «رئیس خراسان » مینوشتند و سلطان سنجر وی را برادر خود میخواند. مسکن و موطن سیدعلی در نیشابور بود و او در خراسان ضیاع و عقار و احشام بی نهایت داشت . ادیب صابر در تهنیت آنکه سلطان ، سیدابوجعفر را برادر خطاب کرد قصیده ای سروده است که این بیت از آن است :
اگرچه بهترین خلق عالم را پسر باشد
بزرگی را پدر شد تا برادر خواند سلطانش .
و نیز سوگندنامه ای در مدح وی دارد که در شرح حال ادیب صابر نقل شده است . رجوع به ادیب صابر در همین لغت نامه شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.