علی اسواری . [ ع َ ی ِ اَ ] (اِخ ) ابن محمدبن بابویه اسواری . مکنّی به ابوالحسن . وی منسوب به «اسواریة» بودکه قریه ای است از اصفهان . او مردی توانگر و پرهیزکار و متدین بود و از ابن عمران موسی بن بیان روایت کرد. (از تاج العروس : «بوب »). مافروخی وی را جزو علمای اصفهان در قرن پنجم آورده است . رجوع به محاسن اصفهان مافروخی ص 30 و ترجمه ٔ محاسن اصفهان آوی ص 122 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.