علیقة. [ ع َ ق َ ](ع اِ) کابین زن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || شتر که همراه قوم فرستی تا خواربار آورند. (منتهی الارب ). شتری که بقصد آوردن خواربار با قومی فرستند در برابر مزد، تا با آن خواربار بیاورند. (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة): علّقت ُ مع فلان علیقة و أرسلت ُ معه علیقة. (منتهی الارب ) (تاج العروس ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). ج ، عَلائق .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.