علهب . [ ع َ هََ ] (ع ص ، اِ) تکه ٔ درازشاخ . (منتهی الارب ). آهوی نر درازشاخ ، خواه وحشی باشد و خواه اهلی . (از لسان العرب ). آهوی نر درازشاخ . (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). گاو وحشی . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). گاو و آهوی وحشی . (از لسان العرب ). ج ، عَلاهبة. (لسان العرب ) (تاج العروس ) (متن اللغة). || مرد بلندبالا. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مرد بلندبالا، و یا کهنسال از مردم و آهوان . (از لسان العرب ) (تاج العروس ) (متن اللغة) (ذیل اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.