علاءالدین . [ ع َ ئُدْ دی ] (اِخ ) (خواجه ...) از بزرگ زادگان خراسان بود و در وزارت سلطان ابوسعید بهادرخان مدت هشت ماه خواجه غیاث الدین محمد شرکت نمود و پس از آن مستوفی دیوان شد. و وقتی که امیرعبدالرزاق که اول ملوک سربدار است در قریه ٔ باشتین خروج کرد، خواجه علاءالدین محمد در مقام دفع او برآمدو در اثنای حرب شهید شد. (از دستورالوزراء ص 331).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.