عقیق جگری . [ ع َ ق ِ ج ِ گ َ ] (ترکیب وصفی ) نوعی از عقیق قیمتی که به رنگ جگر می باشد. (آنندراج ) :
نشان آتش لعل تو میدهد بنظر
گران بهاست عقیق سرشک ماجگر است .
ز خون دیده ٔ خود خوشدلم که از جگرست
عقیق چون جگری باشد از یمن باشد.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عقیق جگری . [ ع َ ق ِ ج ِ گ َ ] (ترکیب وصفی ) نوعی از عقیق قیمتی که به رنگ جگر می باشد. (آنندراج ) :
نشان آتش لعل تو میدهد بنظر
گران بهاست عقیق سرشک ماجگر است .