عقابیل . [ ع َ ] (ع اِ) ج ِ عُقبول و عُقبولَة. (اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). || شدائد و سختی ها. (از اقرب الموارد). || باقی مانده از بقیه و پسین چیزها.(منتهی الارب ). بقایای بیماری و دشمنی و عشق . (از اقرب الموارد) : مرض بها [ امام فخرالدین محمدبن عمرالرازی بهرات ] و توفی فی عقابیله ببلدة هرات .(عیون الانباء ج 2 ص 26). || آنچه از پس تب بر لب برآید. (از اقرب الموارد). تبخال . || هو ذو عقابیل ؛ او بسیار شریر است . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عقبول و عقبولة شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.