عطرد. [ ع َ طَرْ رَ ] (ع ص ) درشت و دشوار. (از منتهی الارب ). شدید و شاق . (اقرب الموارد). || سیر شتاب . (منتهی الارب ). سیر سریع. (اقرب الموارد). || راه روشن . (منتهی الارب ). طریق آشکار و فراخ که در آن از هر جا بخواهند بروند. (از اقرب الموارد). || مرد گزیده . (منتهی الارب ). شخص نجیب . (ازاقرب الموارد). || رسن دراز و ایام دراز. (منتهی الارب ). کوهها و روزهای دراز و طولانی . (از اقرب الموارد). || نیزه ٔ تیز. (منتهی الارب ). سنان و سرنیزه ٔ مذلق و تیز. (اقرب الموارد). || سال تمام . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عَطَوَّد. رجوع به عطود شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.