عسعسة. [ ع َ ع َ س َ ] (ع مص ) تاریکی درآوردن شب ، و از آن جمله است آیه ٔ شریفه ٔ : و اللیل اذا عسعس . (قرآن 17/81). تاریک شدن شب . (از دهار) (ترجمان القرآن جرجانی ) (از اقرب الموارد). || سپری شدن شب ، از لغات اضداد است ، و آیه ٔ فوق را به هر دو وجه تفسیر کرده اند. (از منتهی الارب ). پشت بدادن شب . (از دهار) (از ترجمان القرآن جرجانی ). رفتن شب . (از اقرب الموارد). || نزدیک آمدن شب . (ترجمان القرآن جرجانی ). نزدیک آمدن در کار به شب . (دهار). || به شب گشتن گرگ . (منتهی الارب ): عسعس الذئب ؛ گرگ درشب طواف کرد. (از اقرب الموارد). || بزمین نزدیک گردیدن ابر. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و گویند: عسعست السحابة؛ یعنی ابر در شب نزدیک زمین گشت در تاریکی و برق . (از منتهی الارب ). || مشتبه و آمیخته کردن کار را. (منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). || جنبانیدن چیزی را. (منتهی الارب ). حرکت دادن چیزی را. (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.