عزیا. [ ] (اِخ ) (عزت یهوه ) پسر امصیا و جانشین او که در سن شانزده سالگی از سال 786 تا 734 ق .م . به تخت سلطنت جلوس نمود و 52 سال سلطنت کرد. وی ابتدا بر اعدای خود مظفر و پیروز بود ولی این ظفر سبب به خود بالیدن او گردید و خواست به عمل مختص کهانت دست اندازی کند و بخور بر مذبح بخور سوزاند، لذا خداوند او را به آفت برص مبتلی کرد و تا آخر عمر در خانه ای که مخصوص مبروصان بود میزیست . در عهد او زلزله ٔ عظیمی حادث شد. نام او را عزریا نیز خوانده اند. (از قاموس کتاب مقدس ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.