عزهول . [ ع ُ ] (ع ص ) درگذرنده و پیشی گیرنده ٔ شتاب رو. (منتهی الارب ). سبقت گیرنده ٔ سریع. (از اقرب الموارد). || تیزرو و چست و سبکروح . (منتهی الارب ). سریع خفیف . (اقرب الموارد). || شتر نر برسرخودگذاشته و شتر به چرا رهاکرده . (منتهی الارب ). جمل و شتر اهمال شده . (از اقرب الموارد). ابل . (مخزن الادویه ). ج ، عَزاهیل . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.