عزلة. [ ع ُ ل َ ] (ع اِمص ) دوری و گوشه نشینی ، و از آن جمله است حدیث : العزلة عبادة. (از منتهی الارب ). اسم است اعتزال را. (از اقرب الموارد). جدائی . (دهار). گوشه گرفتن ازبرای عبادت ، و جدا شدن از زن و فرزند. (آنندراج ). خارج شدن از مخالطت و آمیزش با خلق بوسیله ٔ انزواء و انقطاع . (از تعریفات جرجانی ). عزلت . و رجوع به عزلت شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.