عزازة. [ ع َ زَ ] (ع مص ) ارجمند گردیدن . (از منتهی الارب ). عزیز شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (ازاقرب الموارد). ارجمند شدن . (المصادر زوزنی ). || قوی شدن بعدِ خواری . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || نایافت شدن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). || سخت آمدن چیزی بر کسی . (المصادر زوزنی ). || (اِمص ) کثرت و قوت . (آنندراج ). عِزّ. رجوع به عز شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.