عروب . [ ع َ ] (ع ص ) زن صاحب جمال شوی دوست ، یا زن نافرمان ، یا عاشق شوی ، یا به ستم دوست دارنده شوی را و آشکارکننده ٔ آن ، یا زن رخسار خنده . (منتهی الارب ). زنی که شوهرش او را دوست دارد، و زنی خنده رو، و زنی که او شوهر خود را دوست دارد. (آنندراج ). زن شوی دوست . (دهار). شوهردوست . (نصاب ). زن دوست دارنده زوج خود را، و گویند زن عاصی ، و گویند زن ضحاکه و بسیارخنده . گویند: خیرالنساء اللعوب العروب . (از اقرب الموارد). ج ، عُرُب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.