عرفة. [ ع ُ ف َ ] (ع اِ) زمین برآمده ونمایان دراز رویاننده ٔ گیاه . (منتهی الارب ). زمینی است بالا آمده و بارز و مستطیل شکل که رویاننده است . (از اقرب الموارد). || ریگ توده ٔ بلند و جای بلند. (منتهی الارب ). رمل و مکان مرتفع. (از اقرب الموارد). ج ، عُرَف . (ناظم الاطباء). || حد فاصل میان دو چیز. (منتهی الارب ). حد بین دو شی ٔ. (ازاقرب الموارد). ج ، عُرَف ، (منتهی الارب ) (اقرب الموارد)، اَعراف . (ناظم الاطباء). || (اِخ ) سیزده موضعاند: عرفة صارة، عرفةالقبان ، عرفة ساق ، عرفةالاملح ، عرفة القزوین ، عرفة خجا ، عرفة نبات ، عرفة ضربه ، عرفة منعج ، عرفة الاجبال و غیرذلک . (منتهی الارب ). رجوع به هر یک از ترکیبات فوق در ردیف خود شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.