عذیر. [ ع َ ] (ع اِ) طعام بنا. (منتهی الارب ). || مهمانی ختنة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || طعامی که بعد از هر امر جدیدی بطریق شادمانی سازند و قریبان را بر آن خوانند. || (ص ) مرد عذرخواه . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || بهانه آرنده . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (از آنندراج ). || (اِ) حال که جهت عذرخواهی سازند و بر آن معذور دارند. ج ، عُذُر. || (ص ) یاری ده . یقال عذیرک من فلان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.