عجان . [ ع ِ ] (ع اِ) گردن . (منتهی الارب ). گردن به لغت اهل یمن . (اقرب الموارد). || سرین . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (لسان العرب ). || قضیب ممدود از خصیه تا دبر. (منتهی الارب ) (لسان العرب ). القضیب الممدود و مابین السبیلین من الرجل و المراءة. (اقرب الموارد). || مابین خصیه و دبر. (منتهی الارب ). مابین خصیه و فَقْحة. (لسان العرب ). || مابین قُبُل و دبر. (لسان العرب ). || زیر زنخ . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.