عثنون . [ ع ُ ] (ع اِ) ریش . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || آنچه زائد باشد از ریش بر دو رخسار. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). یا آنچه بر زنخ و زیر آن روید. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || درازای ریش است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || موی دراز زیر زنخ شتران . || اول باد. || اول باران . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || باران عام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || بردر شده میان آسمان و زمین . ج ،عثانین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || باران ، مادام که میان ابر و زمین بود. (اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.