عتلة. [ ع َ ت َ ل َ ] (ع ص ، اِ) کلوخ کلان که از زمین برکنده باشند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || آهنی است مانند سر تبر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || چوب دستی بزرگ از آهن سرپهن که بدان دیوار بشکنند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || برمای درودگران . تیشه ٔ چوب کاو. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). عمود آهنین درودگر و چوب کاو و چوب سوراخ کن . (شرح قاموس ). عمود آهنین . (مهذب الاسماء). || شتر ماده که هرگز آبستن نشود. || چوب دستی سطبر درشت . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کمان فارسی . ج ، عَتَل . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (مهذب الاسماء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.