عتب . [ ع َ ] (ع مص ) خشم گرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). خشم گرفتن بر کسی و انکار کردن چیزی را از قبل او. || ملامت کردن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || بر سه پای رفتن ستور. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). بر سه پای رفتن شتر. (اقرب الموارد). || یک پای برداشته جستن مردم . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || پاسپر کردن آستانه را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ماعبت باب فلان ؛ یعنی نسپردم آستانه او را. (اقرب الموارد). || (اِمص ) ملامت . (منتهی الارب ). سرزنش .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.