عبدالعزیز. [ ع َدُل ْ ع َ ] (اِخ ) ابن الوزیر الجروی در روزگار مطلب بن عبداﷲ الخزاعی والی شرطه ٔ مصر بود. وی با 50هزار تن به اسکندریه رفت و آنجا را به صلح بگرفت . به سال 205 هَ . ق . در نبردی که با سری بن حکم داشت سنگی از منجنیق بر او فرود آمد و درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.