عبدالرافع. [ ع َ دُرْ را ف ِ ] (اِخ ) ابن ابوالفتح الجدوی . مؤلف مجمع الفصحاء نویسد: حکیم ضیاءالدین عبدالرافع فاضلی است جلیل القدرو کاملی منشرح الصدر، شاعری است و استاد در حکمت نظری و عملی مدتها در خدمت سلطان ملک خسرو بود در نهایت احترام میزیست او را اشعاری است . از آنجمله است :
گلبن حکایت از بت کشمیر میکند
سوسن نشان ز لعبت فرخار میدهد
گردون لاژوردی از شاخ سیم رنگ
شنگرف میدماند و زنگار میدهد.
(از مجمعالفصحاء ج 1 ص 336) (از لباب ج 1 ص 327).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.