عباس . [ ع َب ْ با ] (اِخ ) ابن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف . از بزرگان قریش در عصر جاهلیت و اسلام بود و جد خلفای عباسی است . پیغمبر (ص ) در وصف وی گوید که وی بخشنده ترین مردم قریش بود. با خویشان خود حسن سلوک داشت و در عقل و ذکاوت معروف بود. با بردگی و برده داری مخالفت میکرد و عده ٔ زیادی از بردگان را آزاد نمود. منصب سقایة الحاج و عمارت بیت الحرام به وی رسید. قبل از هجرت رسول در خفا اسلام آورد و در مکه بماند و اخبار مشرکین را به پیغمبر گزارش میداد سپس به مدینه مهاجرت کرد و در واقعه ٔ حنین و فتح مکه شرکت داشت ، وی در اواخر عمر از بینائی محروم شد. در صحیح بخاری و مسلم 35 حدیث از او نقل شده است . عباس به سال 32 هَ . ق . در زمان خلافت عثمان درگذشت و در بقیع مدفون گردید. (از الاعلام زرکلی ) و رجوع به دائرةالمعارف فرید وجدی و قاموس الاعلام ترکی و تاریخ گزیده شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.